شهيدان خدا
شربت آلبالو

 

نویسنده : منوچهر رضایی

موضوع :داستان ایثار و شهادت و دفاع مقدس

نشسته بود روی پیت خلبی ، زیر سایه ی نارون زل زده بود به خانه ی مقابل . خانه ای که حالا خانه نبود . ویرانه ای بود با نخلی سیاه گیسو ، شکسته کمر میان آجرها و آهن های عمود و لخت . با دری افتاده و دیواری پر از ترکش ها ی ریز و درشت .

اگر پلک نمی زد . ، حتی اگر حرکت نمی کرد نمی شد آن هیبت سیاه و در غبار نشسته را زنده است .

 دو خط باریک از گوشه ی چشم ها ، غبار گونه ها را شسته بود و بعد از گذر از زیر گیسو های پریشان حنا بسته اش رسیده بود . به خال آبی چانه اش . صدا های دور را نمی شنید اما اگر صدای انفجار یا شلیک گلوله ای نزدیک بود خودش را جمع می کرد و پشتش را فشار می داد به آجرهای داغ دیوار

دوشنبه 22 3 1391 8:40 بعد از ظهر
(0) نظر
برچسب ها : شربت آلبالو
وصیت نامه شهید باکری

بسم الله الرحمن الرحیم


شهید حمید باکری





در این لحظات آخر عمر سر تا پا گناه و پشیمانی وصیت خود را می نویسم و علم کامل دارم که در این ماموریت شهادت ، جان به پروردگار بزرگ باید تسلیم نمایم انشاالله که خداوند متعال با رحمت و بزرگواری خود گناهان بیشمار این بندة خطاکار را ببخشند .

يکشنبه 21 3 1391 6:32 بعد از ظهر
(0) نظر
برچسب ها : شهید حمید باکری - شهدا - سه دسته - وصیت نامه
شهدایی که هنگام دفن لبخند زدند +تصاویر
شهید اول: «حسن تقی‎پور گلسفیدی»

http://file.tebyan.net/rqasman2010/%D9%84%D8%A8%D8%AE%D9%86%D8%AF%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7/%D8%AD%D8%B3%D9%86%20%D8%AA%D9%82%DB%8C%20%D9%BE%D9%88%D8%B1%20%DA%AF%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%AF%DB%8C.jpg
سه شنبه 9 3 1391 8:14 بعد از ظهر
(0) نظر
برچسب ها :شهدا - لبخند - دفن - محمد رضا حقیقی - رضا قنبری- حبیب لک زایی
X